ریچل جیمیسون وبستر سابقه خانوادگی را در «بنجامین بنکر و ما» ردیابی می کند:


جلد بنجامین بنکر و ما
جلد بنجامین بنکر و ما

وقتی راشل جیمیسون وبستر، شاعر و نویسنده خلاق، در مراسم عروسی دختر عموی خود شرکت کرد، با تعجب متوجه شد که خانواده‌اش با ریاضیدان و طبیعت‌دان مشهور بنجامین بنکر ارتباط دارند.

این خبر غیرمنتظره بود، نه تنها به دلیل جایگاه بنکر در تاریخ به عنوان اولین سیاهپوست در ایالات متحده که سالنامه منتشر کرد و به دلیل نقش او در بررسی مرزهای ناحیه کلمبیا – بلکه به دلیل سفیدپوست بودن نویسنده. بنابراین کاوشی در خانواده، نژاد و تاریخ آغاز شد که در یک طرح خاطرات-بیوگرافی-بیوگرافی به اوج خود رسید. بنجامین بنکر و ما: یازده نسل از یک خانواده آمریکایی.

در یادداشت نویسنده، وبستر تشخیص می دهد که «غیرممکن است… گفتن داستانی از نبوغ و مقاومت سیاهان بدون سؤال. [her] موقعیت خود را به عنوان یک زن سفید پوست و مطالعه منشأ و پیامدهای خود سفیدی.” به راحتی، چهار پسر عموی سیاهپوست تازه یافته اش، ادیت لی هریس، رابرت لت، گوئن ماربل، و ادوین لی، نقش های مهم و مشارکتی ایفا می کنند تا به او کمک کنند تا داستان اصل و نسب مشترک آنها، در نهایت به کتاب «شکل مناسب به عنوان گفتگوی بین حال و گذشته» را می دهد. آنها خط خود را به سال 1683 برمی‌گردانند، زمانی که یک خدمتکار ایرلندی به نام مولی وارد آمریکا شد و پس از اتمام دوره بندگی خود، «گفته شد دو برده مرد از آفریقا خرید. او ازدواج کرد و با یکی از آنها صاحب فرزند شد.» طبق سنت خانواده بنکر-لت، مردی که با او ازدواج کرد بناکا نام داشت و دختر بزرگشان مری، مادر بنیامین بنکر شد.

مکالمات بین وبستر و پسرعموهایش از جمله بخش‌های جذاب‌تر کتاب است که بستری را برای پسرعموها فراهم می‌کند تا مفاهیم اصل و نسب خود را به عنوان سیاه‌پوستان به اشتراک بگذارند. همانطور که ادوین لی خاطرنشان می کند، خانواده آنها “یک خانواده مختلط هستند، اما آنها همچنین یک خانواده آمریکایی آفریقایی تبار هستند که به قبل از تأسیس کشور بازمی گردد. به ندرت هیچ خانواده آفریقایی آمریکایی وجود ندارد که بتواند این نوع تأیید اسنادی را انجام دهد.” با این حال، گفتگوها به طور منظم فراتر از شجره نامه مشترک آنها گسترش می یابد و شامل همه چیز می شود، از سیاهپوستانی که تصمیم می گیرند به عنوان سفیدپوستان “گذر کنند” تا آنچه در سیاست ملی اتفاق می افتد.

جدا از این لحظات بین پسرعموها، کتاب در بهترین حالت خود وقتی وبستر معنی سفید بودن را بازجویی می کند. او پس از دانستن اصل و نسب سیاه‌پوست‌اش، به‌طور سرسام‌آوری به خود فکر می‌کند و متوجه می‌شود که چقدر به ندرت داستان‌هایی درباره نژاد در خانواده‌اش گفته شده است. پس از به دنیا آمدن سفید پوست، متوجه می‌شود که عضوی از گروهی است که «نمی‌دانستند که دسته سفیدی ما یک اختراع تاریخی است که برای حذف رنگین‌پوستان از اسطوره هدایت آمریکا و امنیت مداوم آن استفاده شده است. و امتیازات.”

وبستر همچنین خاطرنشان می کند که سابقه تاریخی در این کشور نسبتاً کمی در مورد تجربه سیاه قبل از آزادی است. افراد برده شده خواندن و نوشتن ممنوع بودند، و اکثر سیاهپوستان قبل از سال 1870 در سرشماری ها با نام ظاهر نمی شدند. به این ترتیب، او در یادداشت نویسنده توضیح می دهد: “من به خودم اجازه دادم افکار و احساسات آنها را تصور کنم، زیرا می خواستم آنها را تصور کنند. در صفحه به عنوان چیزی بیش از نام و تاریخ زندگی کنید.”

در حالی که این مطمئنا برای برخی از خوانندگان کار خواهد کرد، من آن را چالش برانگیز یافتم. به عنوان مثال، از جمله نکات برجسته زندگی بنکر، نامه ای شیوا است که او به توماس جفرسون می نویسد و در آن به مرد “درباره ریاکاری او به عنوان برده ای که در مورد آزادی نوشته است” حمله می کند. وبستر خلق این نامه را تصور می کند و می نویسد که بنکر “احساس کرده بود که او فقط خودش نیست، بلکه مردمش هستند – کانالی که به پدرش و پدرش قبل از او و حتی به آن “برادران” آینده متصل می شود. این احساس زیبایی است که به صورت غزلی بیان شده است، اما هنوز برای من کمی آزاردهنده است. به طور مشابه، وقتی وبستر در طول قرارداد خود، مولی را در تلاش برای نشان دادن حمایت از آدائورا، یک زن سیاهپوست خیالی برده تصور می‌کند، احساس می‌کند تلاشی برای تأیید خوبی مولی است. ما می دانیم که تاریخ شفاهی خانواده نشان می دهد که مولی به بنکر نحوه خواندن را آموزش داده است، اما وقتی وبستر معتقد است که مولی “چهار دختر را بزرگ کرد تا به سنت های آفریقایی شوهرش احترام بگذارد”، مشخص نیست که آیا این از سنت خانوادگی، تاریخ مستند یا تخیل وبستر می آید. . این عدم قطعیت ها به این معنی بود که افکار ابداع شده شخصیت ها برای من بیش از آنکه روشنگر باشد، حواس پرت کننده بود.

با پیچیده‌تر کردن داستان، مورخان در مورد اینکه آیا بنکر اصلاً مادربزرگ سفیدپوستی داشته یا نه، اختلاف نظر دارند. این خانواده همچنین با تحقیقاتی روبرو می شوند که نشان می دهد مولی ممکن است به جای کسی که شخصی را که خریده است “به عنوان یک مرد و نه دارایی” می دید فقط یک برده دار بوده است. تاریخچه خانواده بنکر-لت حاکی از یک رابطه عاشقانه است، و امیدوارم که اینطور بوده باشد. با این حال، منابعی از دوران و تحقیقات امروزی، مانند آنها ملک او بودند توسط استفانی جونز-راجرز، پیشنهاد می‌کند که «زنان سفیدپوست برخی از انتقام‌جوترین و خشن‌ترین برده‌ها بودند».

در نهایت پیدا کردم بنجامین بنکر و ما بیشتر به عنوان یک خاطره رضایت بخش است تا به عنوان یک طرح زندگی نامه. من به اظهار وبستر مبنی بر اینکه “جد آنها مولی یکی از زنان سفید پوست خوب بود” باز هستم. اما من در این مورد قانع نیستم، که مطمئناً تحت تأثیر سیاه بودن من از نوادگان بردگان است. این فقط منطقی است. همانطور که وبستر می گوید، “البته، ما نمی توانیم جزئیات رابطه مولی و بناکا را بدانیم، اما می توانیم چیزی در مورد خودمان به روشی که تصور می کنیم یاد بگیریم.” این کتاب، و پاسخ‌های ما به آن، یادآور میزانی است که “تاریخ – حتی تاریخ به خوبی تحقیق شده – ذهنی و زنده است. همیشه از دریچه زمان حال دیده می‌شود.”

اریکا تیلور مدیر آموزش محبوب Take on Wall Street و یک نویسنده آزاد است. آثار او ظاهر شده است Bloom، The Millions، Willow Springs و آره! مجله.