مندل نگان/ خبرگزاری فرانسه از طریق گتی ایماژ
قضات محافظه کار دیوان عالی ایالات متحده در روز چهارشنبه در مورد روشی که کمیسیون بورس و اوراق بهادار برای اطمینان از یکپارچگی بازارهای اوراق بهادار در سراسر کشور اقدامات اجرایی داخلی را انجام می دهد، بسیار بدبین به نظر می رسید. این مورد یکی از چندین اصطلاحی است که هدف آن از بین بردن چیزی است که برخی محافظه کاران با تمسخر آن را «دولت اداری» می نامند.
پرونده روز چهارشنبه توسط جورج جارکسی، مجری محافظه کار سابق برنامه گفتگوی رادیویی و مدیر صندوق تامینی مطرح شد. پس از بررسی کلاهبرداری توسط SEC و یک جلسه استماع شواهد داخلی که توسط یک قاضی حقوق اداری انجام شد، SEC جارکزی را 300000 دلار جریمه کرد، او را به بازپرداخت نزدیک به 700000 دلار به عنوان سود غیرقانونی محکوم کرد و او را از فعالیت های مختلف در صنعت اوراق بهادار منع کرد.
او اقدامات SEC را در دادگاه به چالش کشید و ادعا کرد که حق محاکمه در دادگاه فدرال در برابر هیئت منصفه ای از همتایان خود را دارد و کنگره قدرت تفویض چنین اختیارات اجرایی را به یک آژانس ندارد. حمایت از چالش او یک کیست مجازی از گروه های محافظه کار و تجاری است – به علاوه برخی از افراد مانند ایلان ماسک، که بارها در برابر تلاش های SEC برای بررسی اتهامات دستکاری سهام در شرکت هایش مقاومت کرده است.
اگرچه پرونده روز چهارشنبه شامل چندین چالش مختلف قانون اساسی برای اقدامات اجرایی SEC بود، اما قضات تقریباً به طور انحصاری بر یکی تمرکز کردند: این بحث که فرآیند حقیقت یاب داخلی آژانس، حق متمم هفتم جارکزی برای محاکمه هیئت منصفه را نقض می کند. هر شش قاضی محافظه کار این مفهوم را که یک سازمان اداری می تواند بدون ارائه گزینه محاکمه هیئت منصفه، مجازات کند، زیر سوال بردند.
جان رابرتز، رئیس قاضی گفت: «به نظر من این موضوع در وهله اول کل موضوع حمایت از قانون اساسی را تضعیف می کند.
برایان فلچر، معاون وکیل عمومی، مکرراً پاسخ داد که کنگره، حدود 80 سال است که این اختیارات اجرایی اصلی را به آژانس هایی که مسئول اجرای قانون و تحمیل عواقب برای نقض هستند، تفویض کرده است. او گفت که اگر اختیارات اجرایی SEC بر خلاف قانون اساسی باشد، ممکن است در 34 آژانس فدرال، از اداره غذا و دارو گرفته تا هیئت ملی ایمنی حمل و نقل و اداره تامین اجتماعی، که نیم میلیون جلسه استماع صادر می کند، قدرت های اجرایی مشابهی نیز وجود داشته باشد. و هر سال درخواست تجدید نظر می کند.
فلچر گفت: «ارزیابی و جمعآوری مالیاتها و جریمهها، گمرکات و مجازاتها، قوانین مهاجرت، بازداشت و اخراج افراد غیرشهروند – همه این موارد… مدتهاست که در وهله اول توسط افسران اداری انجام میشود.»
مایکل مککالوخ – وکیل جارکزی – در استدلال متقابل ادعا کرد که تنها آن دسته از وظایفی که مشابه قوانین در زمان تأسیس در سال 1791 هستند، مشروع فرض میشوند.
قاضی سونیا سوتومایور گفت: «تغییر شگرفی که شما در رویکرد و حوزه قضایی ما پیشنهاد میکنید، پیامدهایی در کل خواهد داشت.
قاضی النا کاگان افزود که در دهه های اخیر هیچ چالشی برای این عملکردهای اجرایی اداری وجود نداشته است زیرا این اختیارات “تسویه شده” تلقی شده اند. این امر مک کولوخ را بر آن داشت که بگوید: “تنها تا جایی حل می شود که هیچ کس آن را مطرح نکرده باشد.” که کاگان پاسخ داد: “هیچ کس چتزپا را برای نقل قول از مردم من نداشته است تا آن را مطرح کند.”
کاگان خاطرنشان کرد که سه بخش عمده از قوانین اوراق بهادار برای تقویت اجرای اوراق بهادار وجود داشته است: اول در طول رکود بزرگ در دهه 1930 که آژانس تأسیس شد، سپس پس از بحران پسانداز و وام در دهه 1980 و سپس پس از رکود بزرگ در سال 2008 که زمانی بزرگ شد. بانکهای سرمایهگذاری شکست خوردند، اقتصاد را به سمت پایین سوق داد و برای جلوگیری از ورشکستگی بیشتر بانکها، یک کمک مالی فدرال را مجبور کرد.
کاگان مشاهده کرد که هر بار، “کنگره فکر می کرد… چیزی در اینجا به طرز وحشتناکی اشتباه می شود… مردم آسیب می بینند.” و “کنگره گفت “ما باید به SEC … اختیارات بیشتری بدهیم.” ”
“منظورم این است که آیا قضاوت کنگره غیرقابل احترام است؟” کاگان پرسید.
پاسخ دادگاه محافظه کار به این سوال ممکن است “خیر” باشد.