تامیر کالیفه برای
عمر، اسرائیل – صد روز پیش، در 7 اکتبر، ایلان تروئن، مورخ آمریکایی-اسرائیلی، بالای تخت بیمارستان نوه 16 ساله خود ایستاد. گلوله ای که باعث مرگ دخترش شد، شکم نوه اش را سوراخ کرده بود.
تروئن را در بیمارستان با تی شرت دانشگاه برندیس پیدا کردم. زمانی که آنجا درس می خواندم یکی از اساتید من بود.
سه ماه بعد، من به خانه او در صحرای جنوبی اسرائیل، جایی که او اکنون بازنشسته است، رفتم تا افکار او – به عنوان یک مورخ و پدر و مادری داغدار – را در مورد مرگبارترین روز اسرائیل در تاریخ، و مرگبارترین جنگی که فلسطینیان تاکنون با آن روبرو بوده اند، بشنوم. در غزه
ادامه غم و اندوه
“چگونه هستم من؟” تروئن روی مبل اتاق نشیمن می پرسد. “در موسیقی باروک، چیزی به نام باسو پیوسته وجود دارد. اگر به باخ گوش دهید، این خط پایانی وجود دارد که ادامه مییابد، و ادامه باسو من غم و اندوه است.”
موسیقی زندگی دختر و دامادش بود. دبورا و شلومی ماتیاس خوانندگانی بودند که در مدرسه موسیقی با هم آشنا شدند.
در 7 اکتبر، مهاجمان غزه به خانه آنها هجوم بردند و درب اتاق امن تقویت شده آنها را منفجر کردند. والدین از پسر خود، روتم، با بدن خود محافظت کردند و جان او را در حالی که آنها جان خود را از دست دادند، نجات دادند.
تامیر کالیفه برای
دفن آنها در جامعه محلی خود که درگیر جنگ است، کیبوتز هولیت در نزدیکی مرز غزه، دور از ذهن بود. در عوض، خانواده با یک سوال دیگر دست و پنجه نرم کردند: روی سنگ قبرشان چه بنویسند.
«این بچهها بودند که تصمیم گرفتند سنگ قبر پدر و مادرشان را روی سنگ قبر پدر و مادرشان نگذارند، کاری که بعضیها انجام دادهاند… خدا انتقام خونشان را بگیرد». تروئن می گوید، آنها چیزی از این نمی خواستند.
در عوض، سه فرزندشان روی سنگ قبرها با نتهای موسیقی نوشته بودند: میلههای باز کردن بریت اولام، یا “پیمان ابدی”، یک آهنگ عاشقانه کلاسیک اسرائیلی است که دبورا، که نام عبری شاهار داشت، با شلومی در عروسی خود خوانده بود.
تروئن میگوید: «این راهی است برای گفتن این که سالهای آینده… آنها بر روی غمانگیز تمرکز نخواهند کرد، بلکه بر زیبایی زندگیشان تمرکز خواهند کرد».
مراقبت از نوه های یتیم خود
روتم، نوه 16 ساله تروئن که از حمله 7 اکتبر جان سالم به در برد، پس از مرخص شدن از بیمارستان نزد پدربزرگ و مادربزرگش ایلان و کارول آمد. یک روز بعد، کارول پشت میز اتاق نشیمنش بود که از اتاق دیگر فریاد زد.
کارول می گوید: “فقط فریاد می زنم، “چرا؟ چرا؟ چرا؟ این عادلانه نیست، عادلانه نیست، عادلانه نیست.” “و من در جواب فریاد زدم: “چرا؟ چرا؟ چرا؟” چون باید جوابش را می دادم…فقط با او فریاد زدم.”
تامیر کالیفه برای
روزی که من از تروئن ها دیدن کردم، نوه آنها شاید به دنبال پاسخ بود. او برای اولین بار پس از حمله به خانه خود در کیبوتز هولیت بود. کارول برای سه نوه یتیمش سوپ را روی اجاق می جوشاند. یک هواپیمای جنگی اسرائیل در بالای سر غرش کرد.
تروئن گفت: «این در راه غزه است.
“شاید او بفهمد”
به گفته مقامات بهداشتی غزه، بیش از 23000 فلسطینی، عمدتاً زن و کودک، در بمباران اسرائیل در غزه کشته شده اند. به گفته مقامات اسرائیلی، جنگ پس از آن آغاز شد که حماس در 7 اکتبر کمینی را رهبری کرد که در آن حدود 1200 نفر در جنوب اسرائیل کشته شدند.
اکنون جنگ در صحنه جهانی به اوج خود رسیده است. اسرائیل در دیوان بین المللی دادگستری به نسل کشی متهم است.
تروئن می گوید: “جنایت علیه بشریت؟ ما از خود دفاع می کردیم.” “این انتقام نیست. این محافظت است. دفاع از خود.”
تامیر کالیفه برای
دخترش دبورا به امکان صلح با همسایگانش اعتقاد داشت. او فرزندانش را به هاجر فرستاد، مدرسه ابتدایی کمیاب در جنوب اسرائیل، جایی که بچه های یهودی و عرب با هم درس می خوانند. من از تروئن پرسیدم که دخترش ممکن است در مورد نحوه جنگ اسرائیل در غزه و تلفات انسانی بالای آن چه فکر کند.
او میگوید: «فکر میکنم او وحشتزده و نگران باشد، شاید عصبانی باشد، اما شاید بفهمد. «اگر راه بهتری میشناسید، لطفاً به ما بگویید، بهترین، پاکتر، و زیباترترین راه برای مقابله با تهدیدی که باید با آن روبهرو شویم، که پیوسته برای رسیدن به نهایت الهامبخش و دستور الهی خود افزایش یافته است، چیست. هدف از بین بردن ما است.”
غیر قابل اندازه گیری
موضوع دیگری وجود دارد که تروئن از حمله 7 اکتبر عمیق تر به آن فکر کرده است: کنترل اسرائیل بر زندگی فلسطینی ها. شهر او، عمر، در نزدیکی کرانه باختری اشغالی توسط اسرائیل و کمتر از 30 مایلی با نوار غزه قرار دارد.
تروئن می گوید: «ظرفیت یک ملت، هر چقدر هم که قدرتمند باشد، برای سرکوب کامل جنبش مقاومت مردمی که عمیقاً در جمعیت ریشه دارد، کارنامه چندان خوبی نیست. فلسطینیها باید به چیزی دست یابند که به شدت میخواهند، همان چیزی است که ما شدیداً میخواهیم، که وضعیت خودمان است.»
تامیر کالیفه برای
تروئن آن را بینشی قدیمیتر مینامد، که قبلاً برای او انتزاعیتر بود، که پس از 7 اکتبر و روزهای پس از آن، مناسبتر شد.
او می گوید: «این بسیار قابل لمس و قابل مشاهده است. “شما امروز در خانه من نشسته اید، که در فاصله 45 ثانیه ای در زمان پرواز از غزه با یک موشک است. ما می توانیم به طبقه پایین برویم و من می توانم شما را به پناهگاه بمب خود ببرم – 16 اینچ بتن مسلح.”
اینها معیارهای یک حالت درگیری غیرقابل تحمل است، در کنار خسارات بیاندازهای که خانواده تروئن و بسیاری دیگر در این 100 روز گذشته متحمل شدهاند.