در مقدمه کتاب جدیدش، هنگامی که کراک پادشاه بود: تاریخچه مردم از یک دوره سوء تفاهمدونوان ایکس رمزی، روزنامهنگار، به یاد میآورد که چگونه در دوران کودکیاش در اوایل دهه 1990، از اصطلاح «ترکهد» به عنوان توهین استفاده میشد.
او مینویسد: «فکر میکنم ما آن را به یک توهین تبدیل کردیم، زیرا میترسیدیم که چه چیزی را نشان میدهد، از ته سنگی که هر یک از ما میتوانستیم به آن فرو بریم. این همان کاری است که بچهها وقتی در جستجوی قدرت برای چیزهایی هستند که ما را میترسانند، انجام میدهند. ما آنها را به کلمات تقلیل میدهیم، چیزهای کوچکی که میتوان در یک لحظه به بیرون تف کرد.”
اگر همین اصرار در میان بزرگسالان، به ویژه آنهایی که در مناصب قدرت هستند، چندان رایج نبود. اما همانطور که رمزی در جزئیات پادشاهاپیدمی کراک (هنوز) تا حد زیادی به دلیل جهل عمدی منعکس شده در پوشش رسانه های اصلی در دهه های 1980 و 90 و همچنین راحتی سیاسی صداهایی مانند “کرک بچه” و “سوپرداتور” که به طور فعال مطرح می شدند، اشتباه درک می شود. از تصویب قانونی استفاده می شد که بیشتر جوامع فقیر رنگین پوست و به ویژه سیاه پوستان را کنترل و پلیس می کرد.
کراک اصطلاح رایج کوکائینی است که با استفاده از جوش شیرین یا آمونیاک و آب فرآوری می شود تا آن را قابل دود کردن کند. این روش استفاده از کوکائین تا حدی بسیار اعتیاد آور است، زیرا باعث افزایش شدید و سریع می شود که برای حفظ آن نیاز به استفاده مکرر دارد. مانند سایر اپیدمی های مواد مخدر، هیچ رویداد واحدی وجود ندارد که منجر به محبوبیت کراک و تأثیرات فاجعه بار آن بر بسیاری از کاربران و فروشندگان آن شود.
در عوض، همه گیری به دلایل متعددی مانند سیاست های دولت که جوامع فقیر رنگین پوست را از نظر اقتصادی منزوی کرد، به اصطلاح جنگ علیه مواد مخدر و تمرکز آن بر جرم انگاری، و کاهش قیمت کوکائین و سهولت استفاده از آن گسترش یافت. تبدیل به کرک شد رمزی نیز بر عنصر مهم دیگری تمرکز می کند: غم و اندوه. صدمات نسلی و غم و اندوهی که سیاهپوستان آمریکایی با آن زندگی میکنند، البته بخشی از آن است، اما رمزی همچنین بر «غم و اندوه عمیق» تمرکز میکند. [which was the] نتیجه همه چیزهایی که در دهه شصت و هفتاد از دست دادند – ترور رهبران، تخریب جوامع آنها در اثر شورش ها، جنبش حقوق مدنی که هزینه زیادی برای آنها داشت اما در نهایت فرصت و آزادی را از دست داد.
وقتی کراک پادشاه بود چهار نفر را دنبال می کند که به طرق مختلف این بیماری همه گیر را پشت سر گذاشتند. لنی وودلی، که اکنون مشاور سوء مصرف مواد در شهرستان لس آنجلس است، در خانهای پرآشوب و آزاردهنده بزرگ شد، با مادری که او را فریاد میزد و کتک میزد و عمویی که قبل از شروع به آزار او به عنوان منبع آرامش او شروع کرد. او در اوایل نوجوانی شروع به استفاده از کوکائین، ابتدا به عنوان پودر و سپس به عنوان کراک کرد و نزدیک به سه دهه را در چنگال اعتیاد خود گذراند. رمزی از طریق داستان خود به چگونگی “[w]کاربران فال، به ویژه زنان سیاهپوست، به پایینترین پله در نردبان اجتماعی کشور سقوط کردند» و اینکه چگونه این زنان کاربر «راههای کمتری برای درآمد داشتند و اغلب به سمت کارهای جنسی هدایت میشدند، اگر قبلاً کارگر جنسی نبودند».
رمزی همچنین داستانهای الگین سویفت و شاون مککری را دنبال میکند، دو مردی که مدتی به عنوان دلال کار میکردند، هرچند به روشهای مختلف و با دامنههای متفاوت. سوئیفت در یونکرز، نیویورک، با پدری مجرد بزرگ شد که زمانی که سوئیفت هنوز جوان بود به کراک معتاد شد، و او را تا حد زیادی به عهده گرفت، که در نهایت شامل خرید و فروش مقادیر کمی کراک بود. از سوی دیگر، مککری بخشی از Zoo Crew، یک حلقه افسانهای قاچاق مواد مخدر در نیوآرک، نیوجرسی، بود که به نام تجاری پوشاک محلی و همچنین در نهایت نام برنامه موفق بسکتبال مککری برای جوانان تبدیل شد. رمزی از طریق این روایتهای مردانه، تفاوتهای ظریف خرید و فروش مواد مخدر را برجسته میکند، این که چگونه برای بسیاری این شغل کمتر انتخابی است و بیشتر راهی برای کسب درآمد در حالی که شغل دیگری وجود ندارد. بهعلاوه، علیرغم کلیشههای فرسوده فروشندگان فاسد اخلاقی، این مردان سعی نداشتند پایگاه مشتریان خود را با تشویق به اعتیاد در جوانان گسترش دهند. در اوج اپیدمی کراک در اواسط دهه 1980، مصرف کنندگان گاه به گاه مواد مخدر زیاد نبود، و جوانان در دهه 1990 نسبت به این ماده بیزاری می جستند و از آن و هروئین نیز دور می شدند.
شخصیت نهایی رمزی، کرت اشموک است که در بیشتر دهه 1980 به عنوان شهردار بالتیمور خدمت می کرد و مدت ها قبل از حمایت از چنین رویکردی، از جرم زدایی مواد مخدر حمایت می کرد.
در میان چهار مطالعه شخصیت، جزئیاتی از سیاست دوران، صورتحسابهای جرم و جنایت که منجر به افزایش شدید حبسهای جمعی شد، اصرار رسانههای قدیمی بر تحریک کراک و ابراز تأسف کاربران آن، جنگ ناکارآمد با مواد مخدر و پیامدهای فاجعهبار آن، و موارد دیگر است. همیشه به نثری روشن که تا حد امکان بر افرادی که از گوشت و خون آسیب دیده اند توسط این بیماری همه گیر تمرکز می کند.
یک کار عالی از روزنامه نگاری مردم اول، وقتی کرک پادشاه بود نه تنها یک تاریخ روشن و صریح ارائه می دهد، بلکه به روشی اشاره می کند که جوامع تمایل دارند خود را نجات دهند، حتی زمانی که به طور فعال مورد هدف سیاست و خشونت دولت قرار می گیرند. رمزی در پایان کتاب خاطرنشان میکند که ممکن است اپیدمی کراک تمام شده باشد، اما هوسها و اپیدمیهای مواد مخدر میآیند و میروند و دولت و دستگاه رسانهای ما باید بیاموزند که بهتر به آنها پاسخ دهند – که، با قضاوت بر اساس پوشش و واکنش به همهگیری مواد افیونی، ممکن است هنوز کمی طول بکشد
ایلانا مساد نویسنده داستان، منتقد کتاب و نویسنده این رمان است همه عاشقان مادرم.