مقابله با “نسل مضطرب”: استقلال بیشتر و صفحه نمایش کمتر: عکس


دختر 8 ساله نویسنده، رزی، گواهینامه «بچه‌ها» دارد، که نشان می‌دهد او اجازه والدینش را دارد تا در اطراف زادگاهش در تگزاس دوچرخه‌سواری کند.

مایکلین داکلف


مخفی کردن عنوان

تغییر عنوان

مایکلین داکلف


دختر 8 ساله نویسنده، رزی، گواهینامه «بچه‌ها» دارد، که نشان می‌دهد او اجازه والدینش را دارد تا در اطراف زادگاهش در تگزاس دوچرخه‌سواری کند.

مایکلین داکلف

جاناتان هیدت، روانشناس اجتماعی می گوید: کودکان آمریکایی با ترکیبی آزاردهنده تحت فشار قرار می گیرند: زمان بیش از حد صفحه نمایش و استقلال بسیار کم.

در کتاب جدیدش، نسل مضطرب، هاید استدلال می کند که این دو عامل کلیدی با هم ترکیب شده اند و باعث بحران سلامت روانی شده اند که اکنون نوجوانان آمریکایی با آن مواجه هستند. یک مطالعه توسط سازمان تحقیقات سیاست سلامت KFF نشان می دهد که از هر 5 نوجوان، 1 نفر علائم اضطراب و افسردگی را گزارش می کند. کتاب هایدت مجموعه ای از توصیه ها را برای تغییر هر دوی این عوامل ارائه می دهد.

نسل مضطرب، نوشته جاناتان هایت
نسل مضطرب، نوشته جاناتان هایت

برای مثال، هایت به والدین کودکان 6 تا 13 ساله این توصیه را می کند: “تمرین کنید که بچه هایتان را از چشمانتان دور کنید بدون اینکه راهی برای دسترسی به شما داشته باشند. وقتی برای دوستانتان شام درست می کنید، بچه هایتان را با بچه هایشان به بیرون بفرستید. خواربار فروشی برای برداشتن سیر بیشتر – حتی اگر به آن نیاز ندارید.

اما همانطور که بسیاری از والدین می‌دانند، دادن استقلال بیشتر به کودکان در حالی که دسترسی به تلفن‌های هوشمند را به تعویق می‌اندازد، می‌تواند سخت‌تر از آن چیزی باشد که به نظر می‌رسد.

والدین از جهات مختلف با مقاومت روبرو می شوند: سیاست های مدرسه، همسایگان، دیگر والدین و حتی قانون. برخی از والدین حتی با پیگرد قانونی مواجه شده اند. بنابراین می‌خواستم با هایت، که استاد دانشکده بازرگانی استرن دانشگاه نیویورک است، درباره جزئیات اجرای برخی از توصیه‌های او صحبت کنم.

گفتگویمان را با گفتن داستانی درباره دخترم که در آن زمان 7 ساله بود، شروع کردم:

این گفتگو برای طولانی بودن و وضوح ویرایش شده است.

تابستان گذشته، من و شوهرم به دخترمان یاد دادیم که خودش پیاده یا دوچرخه سواری کند تا به بازار محلی برود. در عرض چند ماه، پلیس نه یک بار، بلکه دو بار او را متوقف کرد. بار اول او را با ماشین پلیس به خانه آوردند که خیلی او را ترساند.

وقتی مجریان قانون، محله ما و جوامع ما به آن عادت ندارند، چگونه به کودکان استقلال بیشتری می دهید؟

والدین باید به طور جمعی عمل کنند:

مرحله 1: ما باید قوانین ایالت ها را تغییر دهیم تا مشخص کنیم که استقلال دادن به فرزندان خود نمی تواند به تنهایی دلیلی بر بی توجهی باشد. ما قبلاً آن قانون را در هشت ایالت تصویب کرده ایم [Utah, Texas, Oklahoma, Colorado, Virginia, Connecticut, Illinois and Montana]. در بسیاری دیگر مورد توجه قرار گرفته است.

مرحله 2: سپس باید هنجارهای سطح گروه را تغییر دهیم. و ما می توانیم این کار را با چیزی که اجازه رشد را تجربه می کنیم انجام دهیم. شما مدیران مدرسه ابتدایی خود را تشویق می کنید که مطالب را از Let Grow دانلود کنند [a nonprofit organization that Haidt co-founded to foster childhood independence]. این مطالب به معلمان دستور می دهد تا نوع خاصی از تکالیف را به بچه ها اختصاص دهند. معلمان به کودکان می گویند: «به خانه بروید، با والدین خود صحبت کنید و چیزی را پیدا کنید که فکر می کنید خودتان هستید می توان انجام دهید، اما قبلاً هرگز اجازه انجام این کار را نداشته اید. کاری که فکر می‌کنید خودتان می‌توانید انجام دهید.”

دوست دارید چند بلوک دورتر با دوچرخه به فروشگاه بروید؟

دقیقا. کودکان در مورد اینکه تکلیف چیست با والدین توافق می کنند. و سپس کودک این نوع تکلیف را یک بار در ماه به مدت شش ماه انجام می دهد.

بخش درخشان این چالش این است که هنجارها را تغییر می دهد. قبل از اینکه متوجه شوید، دیدن یک کودک 8 ساله که یک لیتر شیر با خود حمل می کند، طبیعی است. طبیعی است که یک کودک 9 ساله را سوار بر دوچرخه ببینید – اینطوری هنجارها را تغییر می دهید.

بنابراین پس از حادثه دوم پلیس، ما در واقع به وب سایت Let Grow رفتیم و کمی را چاپ کردیم مجوزها که بچه ها می توانند حمل کنند و می گویند که والدینشان به آنها اجازه داده اند تا در شهر قدم بزنند. و دختر ما این را دوست داشت.

اوه خوبه! این اختراع من بود

خب ممنون خوب کار کرد. ما در واقع به این فکر کردیم که با والدین دیگر به پلیس برویم و در مورد اینکه چگونه می خواهیم فرزندانمان بدون مشکل در محله قدم بزنند و سوار شوند، بحث کنیم.

اوه، باید آن را در کتاب می گذاشتم. بنابراین، بله، هنگامی که مدرسه اجازه دهید تجربه رشد کند، می‌توانید 10 والدین را بخواهید که به ایستگاه پلیس بروند و بگویند: “این چیزی است که می‌خواهیم با بچه‌هایمان انجام دهیم. و ما می‌خواهیم مطمئن شویم که مشکلی با آن وجود ندارد. ”

در کتاب خود توصیه می‌کنید حداقل تا دبیرستان منتظر بمانید تا به کودکان گوشی‌های هوشمند بدهید. به‌عنوان یک والدین، قبلاً می‌شنوم که والدین در مورد دادن تلفن هوشمند به کودکان 9 ساله خود صحبت می‌کنند. چگونه حتی با والدین دیگر در مورد تأخیر موضوع را مطرح می کنید، بدون اینکه قضاوت کنید یا آنها را عصبانی کنید؟ من نگرانم که به دوستی بین فرزندانمان لطمه بزنم.

چرا به بچه های 9 ساله پیشنهاد نمی کنیم که یک تلفن تاشو داشته باشند که فقط توانایی برقراری تماس تلفنی و پیامک را دارد؟ بدون دسترسی به اینترنت.

والدین فکر می کنند تنها گزینه گوشی هوشمند است یا اصلاً تلفن همراه نیست. این چیزی بود که من فکر کردم. بنابراین زمانی که پسرم در کلاس چهارم بود، تلفن هوشمند قدیمی ام را به او دادم و شروع کردم به رفتن به مدرسه. به ذهنم نرسید که یک گوشی ابتدایی تر به او بدهم. بنابراین این فقط یک شکست تخیل بود. و این خنده دار است زیرا اکثر والدین در حال حاضر نسل هزاره ای هستند که با تلفن های تاشو بزرگ شده اند. تلفن های تاشو به آنها امکان اتصال می دهد. به آنها آسیبی نمی رساند. من هیچ مدرکی نمی بینم که تلفن های تاشو به هزاره ها آسیب برساند. پس فقط یک گوشی تاشو به کودک 9 ساله بدهید.

بنابراین تلفن های تاشو به والدین این امکان را می دهند که در زمانی که فرزندانشان دور از خانه هستند، بدون دسترسی به اینترنت و تمام خطرات مرتبط با آن، مانند خطر ورود غریبه ها به زندگی خود، با آنها ارتباط برقرار کنند.

بله، این واقعاً دستگاه های متصل به اینترنت هستند که به شرکت ها اجازه می دهند [and strangers] به طور مستقیم به فرزند خود دسترسی پیدا کنید. و این واقعاً چیز بدی است.

خدای من، امیدوارم به همین راحتی بتوانیم بسیاری از والدین را با این موضوع همراهی کنند و به گوشی های تاشو روی بیاورند. می دانم تلاش خواهم کرد.

برای تغییر همه چیز، ما به اقدام هماهنگ نیاز داریم، مانند این. والدین در حال حاضر احساس ناامیدی می کنند. اما آنها نباید چنین احساسی داشته باشند. همه چیز به سرعت تغییر می کند زیرا همه ما می خواهیم آنها تغییر کنند.

آخرین سوال: این نسل مضطرب بر روی گوشی های هوشمند، به ویژه در دوران راهنمایی تمرکز دارد. اما برای بسیاری از کودکان کوچک‌تر، آی‌پدها و کنسول‌های بازی می‌توانند تقریباً تمام وقت خود را از مدرسه صرف کنند. آیا مسیر رشدی وجود دارد که در آن کودکان در سنین بسیار پایین عادات مبتنی بر صفحه نمایش را ایجاد کنند، به طوری که وقتی تلفن دارند، تنظیم آن دشوار است زیرا زمان طولانی صفحه نمایش به یک عادت تبدیل شده است؟

چیزی که شما توصیف می کنید چیزی است که من به آن کودک مبتنی بر تلفن می گویم. با اولین گوشی هوشمند شروع نمی شود. با اولین نمایشگرها شروع می شود. وقتی در کتاب می‌گویم تلفن، منظورم فقط گوشی هوشمند نیست – منظورم همه دستگاه‌های دارای اینترنت است.

اگر بخواهیم همه بچه‌هایمان را در خانه‌هایمان تنها نگه داریم، زیرا می‌ترسیم اجازه دهیم به طور مستقل در محله‌شان کاوش کنند، در این صورت حوصله‌شان سر خواهد رفت. اما اگر تلاش بیشتری کنیم تا آنها وقت خود را بدون صفحه نمایش با بچه های دیگر بگذرانند، حدس بزنید چه؟ آنها یک بازی برای بازی کردن پیدا خواهند کرد. اگر آنها را به بیرون بفرستید، کاری برای انجام دادن پیدا خواهند کرد. می دانید، در دهه 60 و 70، موج های جنایت وجود داشت، اما والدین هنوز بچه های خود را برای بازی به بیرون می فرستادند. امروزه بسیاری از نقاط کشور بسیار امن‌تر هستند، و با این حال ما بسیار می‌ترسیم که اجازه دهیم کودکان به بیرون بروند. اگر قرار است نمایشگرها را از بچه‌ها بگیریم، باید به آنها در بیرون هم آزادی بدهیم.

این داستان توسط Jane Greenhalgh ویرایش شده است.