ما از اردوگاه فلسطینی ها دیدن کردیم و ناامیدی برای غزه و خشم از آمریکا دیدیم:


ما به اردوگاه پناهندگان هیتن در اردن آمدیم تا از احساس مردم بپرسیم.

ایمن اوگانا برای


مخفی کردن عنوان

تغییر عنوان

ایمن اوگانا برای


ما به اردوگاه پناهندگان هیتن در اردن آمدیم تا از احساس مردم بپرسیم.

ایمن اوگانا برای

امان، اردن – مفهوم “خانه” می تواند یک مفهوم پیچیده باشد.

از یک نفر بپرسید “خانه برای شما کجاست؟” و ممکن است به محل تولدشان، یا جایی که بزرگ شده اند، یا جایی که امروز زندگی می کنند پاسخ دهند. این سوال به ویژه برای افرادی که برای ملاقات با آنها در اردوگاه هیتن، یکی از 10 اردوگاه پناهندگان در اردن که سازمان ملل متحد برای آنها خدمات ارائه می دهد، آزار دهنده است. حدود دو میلیون فلسطینی ثبت نام شده در اردن زندگی می کنند که بیشتر از هر کشور دیگری است.

بسیاری از مردم در هیتن، در شمال شرقی امان، بیشتر یا تمام عمر خود را در اینجا گذرانده اند. اما از آنها بپرسید که خانه کجاست، و پاسخ قاطع، سرزمین های فلسطینی است: غزه یا کرانه باختری.

ما اوایل ماه نوامبر به اینجا آمدیم تا بپرسیم در ذهن آنها چه می گذرد، زیرا جنگ و خشونت در مکان هایی که ممکن است کیلومترها دورتر باشند، اما در هویت آنها مرکزی به نظر می رسد رخ می دهد.

بازاری در اردوگاه پناهندگان هیتن.

ایمن اوگانا برای


مخفی کردن عنوان

تغییر عنوان

ایمن اوگانا برای


بازاری در اردوگاه پناهندگان هیتن.

ایمن اوگانا برای

اولین چیزی که وقتی به عنوان روزنامه نگار خارجی از مقامات محلی برای بازدید از هیتن اجازه می گیرید متوجه می شوید، این است که چقدر دائمی به نظر می رسد. کلمه “کمپ” نشان دهنده چیدمان موقت و ردیفی از چادرها است. اما هیتن برای نسل‌ها اینجا بوده است، با ساختمان‌های بتنی و محله‌های آباد پر از مساجد، کوچه‌های باریک، مغازه‌ها و بازار سبزی پرجنب‌وجوش.

بازار جایی است که ما سمیر مصری را پیدا می کنیم. او با دختر هشت ساله اش در حال خرید است. او متولد عمان است اما سال ها در این اردوگاه زندگی می کند. او خود را فلسطینی و اهل کرانه باختری می داند. وقتی صحبتی را شروع می کنیم، به سرعت توسط یک رهگذر دیگر – یک زن مسن تر صحبت می کنیم. او فریاد می زند که تمام خانواده ها در غزه در حال نابودی هستند، این همه مردم کشته شده اند. او به ما می گوید که هیچ کس به آنها کمک نمی کند، حتی هموطنان عرب.

حس خشم در هیتن قابل لمس است. به مصری برمی گردیم.

او از طریق مترجم می گوید: «البته که ما عصبانی هستیم، زیرا کودکان قتل عام می شوند. “بیمارستان ها بمباران شدند. بنابراین بله، این یک قتل عام است و مردم در اردوگاه بسیار عصبانی هستند.”

گرافیتی در اردوگاه به مناسبت حمله حماس در 7 اکتبر به اسرائیل.

ایمن اوگانا برای


مخفی کردن عنوان

تغییر عنوان

ایمن اوگانا برای


گرافیتی در اردوگاه به مناسبت حمله حماس در 7 اکتبر به اسرائیل.

ایمن اوگانا برای

مصری ما را به عمق کمپ هدایت می کند، به محله ای که بسیاری از فلسطینی های غزه در آن ساکن شده اند. آنجا با صالح نخلین، که رئیس تدارکات در کمیته ای است که اردوگاه را اداره می کند، قدم می زنیم. او یکی از 90000 نفری است که در هیتن زندگی می کنند که حدود 20000 نفر از آنها در این محله خاص زندگی می کنند. او برای ما توضیح می دهد که هیچ کدام از آنها پناهنده این جنگ اخیر نیستند.

بسیاری از ساکنان در این اردوگاه به دنیا آمدند، و برخی در زمان‌های دیگر درگیری، مانند نکبه، عربی برای «فاجعه» – آوارگی دسته جمعی سال 1948، وارد اردن شدند.

آوارگان فلسطینی در اردوگاه

ایمن اوگانا برای


مخفی کردن عنوان

تغییر عنوان

ایمن اوگانا برای


آوارگان فلسطینی در اردوگاه

ایمن اوگانا برای

همانطور که با مصری راه می‌رویم، مرد مسن‌تری که یک کفه سنتی قرمز و سفید پوشیده است به ما نزدیک می‌شود. همینطور که خودمان را معرفی می کنیم، می ایستد و می پرسد: آمریکایی؟ تائید می کنیم.

ابوعمادالدین به ما می گوید که آمریکا دشمن است، اما قبول می کند که با ما صحبت کند. بسیاری از مردم منطقه چنین احساسی دارند، زیرا دولت ایالات متحده – با حمایت قوی پرزیدنت بایدن – 14 میلیارد دلار کمک نظامی برای پاسخ اسرائیل به حملات 7 اکتبر توسط حماس ارائه کرد.

الدین در ادامه می‌گوید که بایدن را تحقیر می‌کند، اما او می‌داند که بین مردم و دولت آنها تفاوت وجود دارد – احساسی که بسیاری از افرادی که در اردن با آنها صحبت کردیم، مشترک هستند. الدین در سال 1945 در غزه به دنیا آمد. او سه ساله بود که خانواده اش در جریان نکبت مجبور به بیرون راندن شدند و از آن زمان تاکنون اینجا بوده است.

“کاش می توانستم برگردم [to Gaza] او از طریق یک مترجم به ما می‌گوید: «در حال حاضر با ضربان قلب برمی‌گشتم.»

ما به جذب جمعیت در هر کجا که قدم می زنیم ادامه می دهیم. مرد دیگری ما را به خانه اش دعوت می کند. مجید قوانمه نام دارد. او یک داروساز است.

چند نفر دیگر به دنبال قوانمه و تیم ما وارد خانه او می شوند. کفش‌هایمان را در می‌آوریم و روی کوسن‌های قهوه‌ای و گل‌دار که دیوار را پوشانده‌اند می‌نشینیم. در مرکز اتاق، تلویزیونی به سمت الجزیره عربی چرخانده شده است، که فیلمی از قتل عام در غزه با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده که در مورد جنگ صحبت می کند، نشان می دهد.

آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده در تلویزیون دیده می شود.⁠

ایمن اوگانا برای


مخفی کردن عنوان

تغییر عنوان

ایمن اوگانا برای


آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده در تلویزیون دیده می شود.⁠

ایمن اوگانا برای

قوانمه از طریق مترجم به ما می گوید: «راستش با شما، ما دشمن را پذیرایی و میزبانی نمی کنیم. و امروز دشمن آمریکاست.»

با این وجود، پسر جوانی دور اتاق می چرخد ​​و به هر یک از ما انگشتان کوچک قهوه عربی و خرمای پرپشت در بشقاب می دهد. ما شروع به بحث در مورد جنگ می کنیم و او به ما می گوید که می خواهد شاهد آتش بس باشد، نه یک مکث بشردوستانه. همسر او غزه است و تمام خانواده اش در آنجا زندگی می کنند.

قوانمه می‌گوید: «در زندگی‌ام هرگز تصور نمی‌کردم که یک کشور دموکراتیک با آتش‌بس مخالف باشد – توقف کشتار غیرنظامیان، علی‌رغم هر انگیزه یا هدف سیاسی». «می دانید چه مکثی بشردوستانه است [is]? این راهی است که ارتش اسرائیل می‌تواند دوباره سازماندهی کند و سازماندهی مجدد کند.»

مرد کنار قوانمه به ما می گوید که چند ماهی از غزه به اردوگاه رفته است، چون پدرش اهل اینجاست. اسمش ماهر رشیده است و حالا به خاطر جنگ نمی تواند به خانه برگردد.

خانواده و فرزندانش همه در داخل غزه هستند. بزرگترین اولویت او فقط تلاش برای رسیدن به آنهاست. اینترنت و خدمات تلفن همراه در ماه گذشته بارها در غزه قطع شده است. اسرائیل که محاصره غزه را حفظ می کند، نگفته است که آیا می خواهد ارتباطات را قطع کند یا خیر.

رشیده می‌گوید وقتی موفق می‌شود با او تماس بگیرد، سؤالات و پیام‌هایش ساده است: “به آنها گفتم چطور هستید؟ زندگی می‌کنید؟ مراقب خود و خواهرانتان باشید.”

ساکنان کمپ هیتن شبکه الجزیره را تماشا می کنند. ‌

ایمن اوگانا برای


مخفی کردن عنوان

تغییر عنوان

ایمن اوگانا برای


ساکنان کمپ هیتن شبکه الجزیره را تماشا می کنند. ‌

ایمن اوگانا برای

در حین گفتگو، یک زن مسن با ما روی کوسن ها می نشیند. در نهایت متوجه می‌شویم که او هیچ‌کس را در اتاق نمی‌شناسد – او فقط ما را در حال قدم زدن در کمپ دید، می‌خواست با ما صحبت کند و ما را مستقیماً به خانه یک غریبه تعقیب کرد.

او از ما خواست که او را ام محمد معرفی کنیم، زیرا نگران خطرات امنیتی احتمالی برای دخترانش است که هنوز در غزه زندگی می کنند. او هنگام ازدواج به این اردوگاه آمد، اما اهل غزه است.

او از طریق یک مترجم می گوید: “من دیگر آشپزی نمی کنم. به خاطر اتفاقاتی که در غزه می افتد، دیگر غذا نمی خورم.” دو تن از دختران او در یک مدرسه سازمان ملل در غزه در نزدیکی گذرگاه رفح پناه گرفته اند.

او ادامه می دهد: “من نمی خوابم.” “می دانید فرزندان من چه کردند؟ آنها عمدا تلویزیون مرا شکستند تا من آنچه را که در آنجا اتفاق می افتد تماشا نکنم. بنابراین من همیشه تلفن هستم.”

بین اشک ها، او به ما می گوید که 46 سال در اردن بوده است. هنگامی که از او می‌پرسیم خانه کجاست، او به سمت راست اشاره می‌کند. اما او می گوید که قلب او در غزه است.

وقتی از او می‌پرسند که آیا فکر می‌کند دوباره غزه را ببیند، دستانش را بالا می‌آورد: «انشاالله». به خواست خدا. مردهای اطراف اتاق سر تکان می دهند.

تهیه کننده محلی رانا سویس در این گزارش مشارکت داشت.