جودی هیومن، فعال حقوق معلولان در ۷۵ سالگی درگذشت:


جودی هیومن یکی از فعالان حقوق مدنی آمریکایی بود که تا زمانی که در سه سال آخر عمرش مورد توجه قرار گرفت، کمتر شناخته شده بود.

جوزف شاپیرو


مخفی کردن عنوان

تغییر عنوان

جوزف شاپیرو


جودی هیومن یکی از فعالان حقوق مدنی آمریکایی بود که تا زمانی که در سه سال آخر عمرش مورد توجه قرار گرفت، کمتر شناخته شده بود.

جوزف شاپیرو

جودی هیومن اولین کسی بود که در سال 1987 اولین داستانم در مورد حقوق معلولیت را گزارش کردم. جودی، که در 18 ماهگی به فلج اطفال مبتلا شد، نقل قولی را به من داد که به خوبی آن جنبش کمتر شناخته شده حقوق مدنی را خلاصه می کرد.

او گفت: «معلولیت تنها زمانی به یک تراژدی تبدیل می‌شود که جامعه نتواند چیزهایی را که ما برای زندگی به آن نیاز داریم فراهم کند – مثلاً فرصت‌های شغلی یا ساختمان‌های بدون موانع. این برای من یک تراژدی نیست که روی ویلچر زندگی می کنم.

این ایده آنقدر غیرمنتظره و عجیب به نظر می رسید که سردبیران من در یک مجله خبری تصمیم گرفتند داستان من را منتشر نکنند.

این هنوز یک ادعای رادیکال بود که افراد ناتوان خود یا شرایطشان را چیزی نمی‌دانستند که باید تاسف خورد. یا اینکه آن‌ها اصرار داشتند که چیزی که بیشتر آنها را عقب نگه می‌دارد، وضعیت سلامتی‌شان نیست، بلکه محرومیت از جامعه است – شاید نگرش‌هایی مبنی بر اینکه توانایی کمتری برای انجام کار، رفتن به دانشگاه یا یافتن روابط عاشقانه دارند. یا یک مانع فیزیکی، مانند یک پیاده رو بدون برش.

این تصور مجدد از معنای معلول بودن در طول سال‌ها مورد توجه قرار گرفت – تصویب قانون آمریکایی‌های دارای معلولیت تنها سه سال بعد در سال 1990 یک نقطه عطف بود – به لطف رهبرانی مانند هیومن که به‌طور ناگهانی در روز شنبه در سن 75 سالگی درگذشت. بیمارستانی در واشنگتن دی سی او آخر هفته قبل به دلیل مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری شده بود.

هیومن قهرمان بزرگ حقوق مدنی آمریکا بود که تا زمانی که در سه سال آخر عمرش توجه زیادی به او جلب شد، کمتر شناخته شده بود. با انتشار زندگینامه او شروع شد، هیومن بودن: خاطرات پشیمان نشده یک فعال حقوق معلولیت، که با همکاری کریستن جوینر نویسندگی کرد و در فوریه 2020، درست در هفته‌های قبل از همه‌گیری منتشر شد.

جشن هیومن اندکی بعد با انتشار این مستند اوج گرفت Crip Camp: A Disability Revolution. جیمز لببرشت و نیکول نیونهام، فیلمسازان، فیلم فراموش شده یک کمپ تابستانی در شمال نیویورک برای کودکان دارای معلولیت را پیدا کردند و از آن برای کشف هوشمندانه مسائل هویتی استفاده کردند. جوانانی که از ویلچر استفاده می‌کنند و دارای معلولیت‌های مختلف هستند، آرزو دارند در دنیایی قرار بگیرند که آنها را طرد می‌کند، اما در مکانی که منحصراً برای آنهاست، اشتراکات و افتخار پیدا می‌کنند. هیومن که از زمانی که 8 ساله بود در کمپ جند حضور داشت و در زمان فیلمبرداری اصلی مشاور بود، به سرعت به عنوان ستاره مستند ظاهر شد – یک سازمان دهنده باهوش و با اعتماد به نفس.

هنگامی که ADA تولد 30 سالگی خود را جشن گرفت، در ژوئیه 2020، من و بسیاری از روزنامه نگاران دیگر با جودی تماس گرفتیم. برای ، جودی را مجبور کردم تا حکمت خود را با یک فعال جوان، ایمانی باربارین، که تنها چهار ماه قبل از قانون شدن ADA به دنیا آمده بود، در میان بگذارد. جودی که برای گسترش دانش حقوق مدنی معلولیت تا لحظه مرگش تلاش می‌کرد، به اهمیت مسیرهای جدید فعالان جوانی مانند باربارین اشاره کرد که ADA را سنگ بنای حقوق نمی‌دانند، بلکه تنها به عنوان یک طبقه برای دستیابی به آن می‌نگرند. برابری

سایر رویدادهای سال 2020 به افزایش آگاهی از کار هیومن و ظهور جنبش حقوق مدنی معلولان کمک کرد – قتل جورج فلوید بحثی را در مورد تنوع، برابری و شمول ایجاد کرد، با افراد معلول که اصرار داشتند باید شامل آنها و خود بیماری همه گیر، یکی از موارد دیگر باشد. بزرگترین علل ناتوانی جدید از زمان شیوع فلج اطفال.

در اوایل زندگی، ویلچر هیومن خطر آتش سوزی نامیده می شد

در سال 1949، جودی، دختر یک قصاب نیویورکی و همسرش، به فلج اطفال مبتلا شد. هنگامی که او 5 ساله بود و زمان رفتن به مهدکودک فرا رسیده بود، والدینش – مهاجران یهودی آلمانی – برای ثبت نام او رفتند اما در مدرسه دولتی مجاور او را رد کردند.

مدیر گفت که اجازه دادن به دختری که با ویلچر به مدرسه برود، خطر آتش سوزی ایجاد می کند.

مادرش، ایلسه هیومن، برای پایان دادن به ساعات منزوی و نامنظم – فقط چند ساعت در هفته – در خانه مبارزه کرد و در نهایت جودی اجازه ورود به یک ساختمان مدرسه را گرفت.

سال ها بعد، هیومن از کالج فارغ التحصیل شد و در آنجا تحصیل کرد تا معلم شود. گفتاردرمانگر بودن یکی از معدود مشاغلی بود که به او گفته شد، برای زن جوانی که روی ویلچر نشسته بود باز بود.

اما دوباره، او یک خطر آتش سوزی در نظر گرفته شد. این بار، در سال 1970، شورای آموزش شهر نیویورک حکم داد که معلمی که روی ویلچر نشسته است، نمی تواند کودکان را در مواقع اضطراری تخلیه کند و او را از داشتن مجوز تدریس محروم کرد.

هیومن که از وکالت مادرش آموخته بود، شکایت کرد. او در مطبوعات محلی مورد حمایت قرار گرفت. در یکی از روزنامه ها با اشاره به دوران ریاست جمهوری فرانکلین روزولت، می نویسد: «با فلج اطفال می توان رئیس بود، نه معلم».

برای آن داستان، هیومن به خبرنگار گفت: “ما نمی گذاریم که جامعه منافق به ما آموزش نمادین بدهد و سپس ما را دفن کند.” سایر معلولان در سراسر کشور پوشش مطبوعاتی را دیدند و نامه‌های او را نوشتند و داستان‌های تبعیض خود را شرح دادند.

هیومن یکی از بنیانگذاران گروهی معترض به نام Disabled in Action است که الگوبرداری از فعالیت فعالان حقوق مدنی سیاه پوستان، جنبش زنان و معترضان ضد جنگ ویتنام بود.

فعالیت های هیومن در دهه 1970 گسترش یافت

در سال 1972، هیومن و گروه کوچکی از تظاهرکنندگان DIA، ترافیک ساعات شلوغی خیابان مدیسون را در خارج از مقر کمپین انتخاب مجدد رئیس جمهور ریچارد نیکسون تعطیل کردند. آنها می خواستند توجه را به وتوی نیکسون در قانون توانبخشی 1972 جلب کنند که برنامه ها را برای کمک به افراد دارای معلولیت گسترش داد.

هیومن به برکلی، کالیفرنیا، مرکز یک جنبش کوچک اما رو به رشد حقوق مدنی معلولان نقل مکان کرد. (زمانی که در سال 1990 شروع به نوشتن کتاب کردم، حیف نیست: افراد دارای معلولیت در حال ایجاد یک جنبش حقوق مدنی جدید، اولین سفر گزارشی خود را به برکلی انجام دادم تا زمانی را صرف یادگیری از جودی، اد رابرتز و دیگر رهبران کنم.)

در سال 1973، نیکسون قانون توانبخشی سال 1973 را امضا کرد که زبان نقطه عطفی را برای جلوگیری از تبعیض علیه افراد دارای معلولیت اضافه کرد. اما دولت‌های نیکسون و فورد قوانین لازم برای عملی کردن آن زبان ضد تبعیض را ننوشتند.

هنگامی که دولت جدید جیمی کارتر مطمئن به نظر نمی رسید که آیا باید اقدام کند، افراد ناتوان ساختمان فدرال در سانفرانسیسکو را تصرف کردند. این اعتراض، بیش از 26 روز در بهار 1977، یکی از اولین اقدامات جنبش حقوق مدنی معلولان در حال افزایش برای جلب توجه مطبوعات ملی بود.

هیومن که در آن زمان 29 سال داشت، به عنوان یک رهبر ظاهر شد. هنگامی که نمایندگان کنگره کالیفرنیا جلسه استماع را در ساختمان اشغال شده تشکیل دادند و یک مقام فدرال سعی کرد به معترضان اطمینان دهد، هیومن او را راحت نگذاشت. او با صدایی که از احساس و خشم می لرزید گفت: “دیگر اجازه نخواهیم داد دولت به افراد معلول ظلم کند. ما خواهان اجرای قانون هستیم. ما دیگر بحث جداسازی را نمی پذیریم.” و اگر فکر نمی‌کنم متوجه صحبت‌های ما نشده‌اید، از تکان دادن سر خود برای موافقت دست بردارید، سپاسگزار خواهم بود.»

معترضان دولت کارتر را مجبور کردند که بخش 504 قانون توانبخشی را اجرا کند که تصریح می‌کند هیچ سازمان دولتی یا حتی یک شرکت خصوصی که بودجه فدرال را می‌پذیرد نمی‌تواند بر اساس ناتوانی شخصی علیه کسی تبعیض قائل شود.

بخش 504 به الگویی برای ADA تبدیل شد که اصول عدم تبعیض را به همه اماکن عمومی، اشتغال، حمل و نقل، ارتباطات و دسترسی به برنامه های دولتی و محلی گسترش می دهد.

هیومن در زندگی نامه خود از هیجان خود برای حضور در چمن کاخ سفید نوشت، زمانی که رئیس جمهور جورج اچ دبلیو بوش در 26 ژوئیه 1990 ADA را به قانون امضا کرد. اگرچه او از این قانون انتقاد کرده بود که فکر می کرد به اندازه کافی کمک نمی کند. افرادی مانند او که برای زندگی در خانه به کمک دستیاران نیاز داشتند.

هیمن گروه های مختلف معلولیت را در کالیفرنیا رهبری می کرد. در سال 1991، او با خورخه پیندا، در یک کنفرانس معلولیت آشنا شد و سال بعد با هم ازدواج کردند.

هیومن تلاش های خود را به کار در دولت و ترویج حقوق جهانی معلولان معطوف کرد

جودی هیومن، مرکز، به عنوان دستیار وزیر ایالات متحده برای آموزش ویژه و خدمات توانبخشی در برکلی، کالیفرنیا، در سال 1993 سوگند یاد کرد.

سوزان راگان/AP


مخفی کردن عنوان

تغییر عنوان

سوزان راگان/AP


جودی هیومن، مرکز، به عنوان دستیار وزیر ایالات متحده برای آموزش ویژه و خدمات توانبخشی در برکلی، کالیفرنیا، در سال 1993 سوگند یاد کرد.

سوزان راگان/AP

در سال 1993، پرزیدنت بیل کلینتون، هیومن را – زنی که زمانی خطر آتش سوزی برای دانش آموز یا معلم بودن بسیار خطرناک اعلام شده بود – به عنوان دستیار وزیر آموزش منصوب کرد و مسئول تمام برنامه های آموزشی فدرال کشور برای دانش آموزان دارای معلولیت بود.

بعدها، در دولت اوباما، او به عنوان دستیار ویژه هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه، مسئول انتشار ایده‌های حقوق مدنی در سراسر جهان بود.

انقلاب حقوق مدنی معلولان، که هیومن به راه اندازی آن در آمریکا کمک کرده بود، اکنون در حال تبدیل شدن به یک صادرات دموکراسی بود. بین سال‌های 2000 تا 2015، 181 کشور حقوق مدنی معلولیت را با الگوبرداری از ADA تصویب کردند (اگرچه بسیاری از آنها قوانینی با قدرت یا پیگیری کمی بودند). هیومن با ویلچر بزرگ خود به بیش از 30 کشور سفر کرد تا انجیل حقوق معلولیت را گسترش دهد.

برای بیست و پنجمین سالگرد ADA در سال 2015، من جودی را در کنفرانسی در وزارت امور خارجه در واشنگتن دنبال کردم که 50 مدافع معلول از 33 کشور را به همراه داشت. آنها با جودی مانند یک ستاره راک رفتار می کردند. آنها سلفی گرفتند و هدایایی برای او آوردند. آنها در مورد بستن یتیم خانه های بدسرپرست برای کودکان معلول و چگونگی به دست آوردن حقوق برابر برای زنان دارای معلولیت از او مشاوره خواستند. جودی به آنها گفت: «ما کم کم دنیا را تغییر می دهیم.

هیومن آفتابی بود و سریع لبخند می زد و به آینده خوش بین بود. اما او همچنین سریعاً تبعیض را فریاد زد.

هیومن از شناخت روزافزون کارش و افزایش تقاضا برای زمان او از سال 2020 قدردانی کرد. او با آن زمان سخاوتمند بود و همچنان فعالان جوان در سراسر جهان را راهنمایی می کرد. او پادکست راه اندازی کرد و سفر کرد یا در طول همه گیری در زوم ظاهر شد تا با تقاضای فزاینده ای برای شنیدن صحبت های او پاسخگو باشد.

او دوست داشت در مورد اینکه کارش برای جنبش حقوق مدنی معلولان در جریان اصلی و در سراسر جهان گسترش یافته است، بگوید: “ما در حال جوشیدن هستیم.”